ترنم

ساخت وبلاگ
میرسی به دریا؟ به اقیانوس؟ آیا میتوانی متصل شوی به بیکرانه به بی نهایت؟ تو تنها رودی هستی تا قبل از رسیدن به دریا! رودی در مسیر رودی در جریان. مسیر تو را هم به باتلاق میبرد هم به دریا، هم به رکود و هم به حرکت... چه میخواهی؟  این که درست بروی و برسی به آن بیکرانه اقیانوس، به بی نهایتی از وحدت، آیا خواهی رسید؟ چه میخواهی؟  انسان که متولد میشود خداوند پای بودن او را امضا میکند، پای انسان ترنم...ادامه مطلب
ما را در سایت ترنم دنبال می کنید

برچسب : الماسی, نویسنده : ealmastttttc بازدید : 9 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 9:59

کارم دانشکده تموم شده بود و مسیر رو تا امامزاده پیاده طی کردم با ذهنی پر از چرایی .... گنبد طلایی وسط میدان دعوت میکرد به زیارت.  سرمو به ضریح چسبوندم و سرازیری حرف...چه شده که شما را واسطه میخوانند؟ جایی حتما انقدر مسیر به خدا رو عاشقانه طی کردید که شما رو واسطه خیر و مرتبط به اون دریا میدونن. زنده که باشی سراغت می ایند و دردهایشان را با تو دوستانه نجوا میکنند و میخوانند تو را به همرا ترنم...ادامه مطلب
ما را در سایت ترنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ealmastttttc بازدید : 3 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 9:59

میرسی به دریا؟ به اقیانوس؟ آیا میتوانی متصل شوی به بیکرانه به بی نهایت؟ تو تنها رودی هستی تا قبل از رسیدن به دریا! رودی در مسیر رودی در جریان. مسیر تو را هم به باتلاق میبرد هم به دریا، هم به رکود و هم به حرکت... چه میخواهی؟  این که درست بروی و برسی به آن بیکرانه اقیانوس، به بی نهایتی از وحدت، آیا خواهی رسید؟ چه میخواهی؟  انسان که متولد میشود خداوند پای بودن او را امضا میکند، پای انسان بودگی او را. ترنم...ادامه مطلب
ما را در سایت ترنم دنبال می کنید

برچسب : الماسی,وجود, نویسنده : ealmastttttc بازدید : 10 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 6:30

کارم دانشکده تموم شده بود و مسیر رو تا امامزاده پیاده طی کردم با ذهنی پر از چرایی ....گنبد طلایی وسط میدان دعوت میکرد به زیارت. سرمو به ضریح چسبوندم و سرازیری حرف...چه شده که شما را واسطه میخوانند؟جایی حتما انقدر مسیر به خدا رو عاشقانه طی کردید که شما رو واسطه خیر و مرتبط به اون دریا میدونن. زنده که باشی سراغت می ایند و دردهایشان را با تو دوستانه نجوا میکنند و میخوانند تو را به همراهیوقتی که چنین ترنم...ادامه مطلب
ما را در سایت ترنم دنبال می کنید

برچسب : محضر, نویسنده : ealmastttttc بازدید : 7 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 6:30

خدایا مرا ببخش... به یادم می آید آنچه را که کردم از نادانی و ناآگاهی که تصمیم درستی نگرفتم و اون گونه رفتار کردم مرا ناراحت می کند. می دانم گذشته و تمام شده و قابل بازگشت نیست. اما به یاد دارم زمان را برای حضرت سلیمان بازگردانیدی که نماز فوت شده را ادا کند. و این بازگشت نماز به ایمان دو چندان او به تو شد. خدایا اگر از تو بخواهم زمان را برگردانی تا درست عمل کنم می دانم می توانی.... دلم می خواهد زم ترنم...ادامه مطلب
ما را در سایت ترنم دنبال می کنید

برچسب : صاحب,زمانها, نویسنده : ealmastttttc بازدید : 17 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 6:30

برای ما ادمها همیشه تغییر دردناکترین مرحله زندگی بوده. حتی اگر رو به بهترین هم باشد باز هم دردناک است، چون به وضعیتی خو کرده ای که برایت حکم حریم و حاشیه امن را دارد، وقتی که حریم امن شکسته میشود دردناکترین بخش حس بی پناهی است. عدم امنیت...  گویی میان حجمی از خطرها بی دفاع ایستاده ای .... تا این که ارام ارام پوست بیندازی و حریم جدید ایجاد کنی. من برایم این روزها این گونه است  میان این تغییرم ... ه ترنم...ادامه مطلب
ما را در سایت ترنم دنبال می کنید

برچسب : تغییر, نویسنده : ealmastttttc بازدید : 12 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 6:30

حضورت را حس میکنم خدا... وقتی که دستانم را محکم گرفته ای...  من با دستان خالی ام هنوز امیدوارم لیاقت انچه که برایم مقدر کرده ای را داشته باشم، همان دلیل خلقتی که برای انسان مقدر کردی و هر شب قدر تکرارش را مهر کردی ... امیدوارم خدا که همچنان مهرت پای انچه مقدرم کرده ای باشد و به گناه ها و خطاهای کرده محرومم نکنی از حضور بارگاهت. مسیر برایم سبز است به همه بودن تو... پناهم باش خدا....   + نوشته شده ترنم...ادامه مطلب
ما را در سایت ترنم دنبال می کنید

برچسب : دلیل,خلقت, نویسنده : ealmastttttc بازدید : 21 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 6:30

امروز روز خوبی است. پر از نسیم و پر از امید. 

شکرت خدا ... دوستت دارم 

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۶ساعت 13:59&nbsp توسط   | 
ترنم...
ما را در سایت ترنم دنبال می کنید

برچسب : سردرد, نویسنده : ealmastttttc بازدید : 10 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 6:30

بارم را سپرده ام به خدا... کمی ارامم...
اما خدا را می خواهمم که در لحظات پر از آشوبم مرا کمک و همراهی کند. درد دارد وقتی حرفی از نشدن، نمی شود می زنی...
بار را سپرده ام به تو که "شاید" بشود... شاید این شاید یعنی کمی احتمال کم...

+ نوشته شده در  سه شنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 3:8  توسط   | 
ترنم...
ما را در سایت ترنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ealmastttttc بازدید : 15 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 15:01

میان این گاهی ها مانده ام... گاهی که دلم می گیرد و او ارامم می کند، دعوا می کنم و او ارامم می کند. شورشی که می شوم او ارامم می کند... حتی جای خالی دیگری را هم او ارامم می کند. بحث ها می کنیم. دعواها، شکایت ها، گله ها، شرمندگی ها، طلب بخشش ها، می نیشینیم و به قول سیمین می گوییم و چای می خوریم. اینجا ترنم...ادامه مطلب
ما را در سایت ترنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ealmastttttc بازدید : 24 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 15:01